روزهای شیرین همراه با پرنیا
سلام پرنیا جون جونی من .......دختر دوست داشتنی مامان...بازم شرمندتم که دیر به دیر میام واست پست میزارم ...هرچند روز به روز به شیرین زبونیات و پیشرفتات اضافه میشه و به سرعت برق وباد روزها میگذرن... و مشغله کاریم نمیزاره بیام و ازت بنویسم. و اما خدا رو شکر پروژه از پوشک گرفتنت بعد چند روز تمرین با موفتیت پشت سر گذاشته شد.البته دو سالگیت اگه کمی دیگه باهات تمرین می کردم راه میفتادی ولی مرخصی بیست روزمون ومسافرت شمال وبعدشم چند روزی بعد مرخصی ویروس اسهال اومد سراغت باعث شد یکم دیرتر از پوشک بگیرمت. خلاصه دو سال و دو ماهگی از پوشک گرفتمت . جمله خیلی دوست دارم شده کاره هر لحظه ت از خواب که بیدار میشی یا اگه از دستت ...
نویسنده :
مامان مریم
20:13